سینما مان شان

I Tonya

من تونیا هستم

خلاصه‌ی فیلم:

تونیا همواره تلاش کرده کمبودها و مشکلات زندگی شخصی اش را در پناه اسکیت روی یخ فراموش کند و به همین دلیل در این رشته ورزشی پیشرفتهای چشمگیری هم کسب کرده اما یک اتفاق تمام زندگی حرفه ای او را به مسیری تازه می کشاند.

امتیاز در سایت IMdb (از ده امتیاز):۷.۵

امتیاز در سایت متاکریتیک(از صد امتیاز):۷۷٪

امتیاز در سینما مان شان(از پنج امتیاز):۴

داستان فیلم:

تونیای سه ساله با اصرار مادرش وارد یک کلاس اسکیت روی یخ می شود که مربی نامدار و موفقی در آن به آموزش کودکان مشغول است.مربی گر چه در ابتدا حاضر نیست تونیا را بپذیرد ولی با پافشاری سرسختانه مادرش،سرانجام او را می پذیرد.

در حالی که تونیا پیشرفتهای قابل ملاحظه ای در اسکیت از خود نشان می دهد،جدایی پدر (که روابط فوق العاده ای با تونیا دارد) از آنها تاثیر بزرگی بر روحیه دختر نوجوان گذاشته و منجر به ترک تحصیل وی می شود.از این پس تونیا که هرگز نمی تواند با مادر سرسخت و بددهانش کنار بیاید،کلاسهای اسکیت را به عنوان یک پناهگاه دیده و بیشتر وقتش را صرف تمرین در آنجا می کند و به همین علت در طی چند سال،به مهارتی کم نظیر در اجرای حرکات نمایشی دست می یابد.

گر چه او تمام تلاشش را برای بهترین بودن انجام می دهد،اما هر بار به بهانه ای در مسابقات شکست خورده و کنار گذاشته می شود.داوران و گروههای تصمیم گیری ترجیح می دهند کسانی را برای مسابقات انتخاب کنند که به جز مهارت در  اجرای حرکات نمایشی،لباسهای چشمگیر و گران قیمت به تن داشته باشند و یا حداقل از نظر فرهنگی و ادب و تربیت بتوانند نماینده شایسته ای از دختران امریکایی باشند که قدم به عرصه های جهانی می گذارند.دو امتیازی که تونیا فاقد آنهاست و همین مشکل مدام او را به اعتراض و واکنش وامی دارد.

او در نوزده سالگی عاشق پسری به نام جف شده و علیرغم مخالفت مادرش،برای گریز از زندگی گذشته،با او ازدواج می کند.حمایتهای جف و خشم از مادر باعث می شود تونیا پله های ترقی را به سرعت بپیماید و حتی موفق به اجرای حرکت تریپل اکسل بشود.در واقع او اولین زن امریکایی و دومین زن جهان (پس از میدوری ایتوی ژاپنی) است که موفق به اجرای این حرکت سخت و قهرمانی در المپیک ۱۹۹۱ شده.اما روابط تونیا و جف خوب پیش نرفته و ترکیبی عجیب و ناموزون از عاشقانه های شدید و درگیریهای خشن و کتک کاریهای فیزیکی مداوم است.همین روند سرانجام پس از سه سال آن دو را به جدایی می رساند.

در حالی که تونیا به روزهای افول خود نزدیک می شود و در اغلب اجراهایش به مشکل برمی خورد،جف تصمیم می گیرد برای نزدیک شدن دوباره به او و جلب محبتش،دست به حرکتی بزند که در موفقیت چشمگیر همسرش موثر باشد.به همین دلیل دو نفر را اجیر می کند که پیش از مسابقات قهرمانی جهان ۱۹۹۴،رقیب اصلی تونیا به نام نانسی کریگان را از صحنه مسابقات حذف کنند.این دو نفر با چوب بیسبال به نانسی حمله کرده و وی را از ناحیه زانو مصدوم می کنند.همین اتفاق باعث می شود تونیا بتواند در مسابقات شرکت کند و البته از آنجا که مصدومیت نانسی شدید نیست،او نیز می تواند خود را به مسابقات برساند.جالب اینکه تونیا مقام هشتم و نانسی مقام دوم و مدال نقره را کسب می کنند.

اما بلافاصله پس از مسابقات،پلیس موفق به شناسایی و دستگیری مهاجمین شده و خیلی زود اقدام متقلبانه جف هم برملا می شود.ماجرا به سرعت رسانه ای شده و پای تونیا هم به میان کشیده می شود.او گر چه اصرار دارد که اطلاعی از نقشه همسر سابقش نداشته و با او همکاری نکرده است،اما هدف موج حمله ها و خشم مردم و جامعه خبری قرار می گیرد.

حکمی که دادگاه فدرال برای تونیا در نظر می گیرد حکم سنگینی است: ۱۶۰ هزار دلار جریمه،سه سال تحت نظر بودن، پانصد ساعت خدمات رایگان اجتماعی، کنارگذاشته شدن دایمی از انجمن اسکیت بازان آمریکا و محروم شدن از تمام رقابتهای ورزشی و باشگاهی تا پایان عمر.حکمی که به منزله پایان عمر ورزشی یک ستاره و نابودی کامل اوست.

درباره‌ی فیلم:

تونیا ماکسن پرایس معروف به تونیا هاردینگ بی شک یکی از غم انگیزترین و تراژدیک ترین سوابق ورزشی جهان را پشت سر گذاشته و همین ماجرا بارها مورد استفاده نویسندگان و فیلمسازان و روزنامه نگاران هم قرار گرفته.اما ویژگی بارز «من،تونیا هستم» در این است که چنین سوژه تلخی را به صورت کمدی درام درآورده.گر چه بخش زیادی از فیلم از مصاحبه هایی بهره برده که از تونیا،جف،مادر تونیا،مربیان و حتی متهمین پرونده گرفته شده،اما بیان حقایق با حالت کمدی که می تواند در بسیاری از موارد خنده بر لب بیننده بیاورد شگرد فیلمساز است.این روشی است تا به بیننده ثابت کند گاهی چقدر ساده و شوخی وار،زندگی یک نفر نابود می شود و به فنا می رود.

امتیاز دیگر فیلم به بازیهای فوق العاده بازیگران بازمی گردد به طوری که به راحتی می توان هر یک را در جایگاه نقشش پذیرفت و باور کرد.دوست ابله و دست و پاچلفتی جف،جف عاشق اما نادان که به نوعی دوستی خاله خرسی را در مورد عشقش به نمایش می گذارد،مادر عجیب و غریب و دافعه برانگیز و ... همگی درست در بطن فیلم فرو رفته اند و تیپهای غیرنرمال و خطاکار اما دوست داشتنی را خلق کرده اند.

اگر به فیلمهایی که بر پایه زندگی واقعی ساخته شده اند علاقه دارید و یا دوست دارید یک درام آمیخته با طنز را تماشا کنید،این فیلم انتخاب خوبی برای پایان هفته خواهد بود.