
نیمه شب اتفاق افتاد
نوع فیلم | درام/عاشقانه |
کارگردان | تینا پاکروان |
بازیگران اصلی |
رویا نونهالی..............(زیبا) حامد بهداد..........(حسین) گوهر خیراندیش.....(انسی) آتیلا پسیانی............(پرویز) شقایق فراهانی....(خواهر حسین) ستاره اسکندری....(همسر پرویز) |
مدیرفیلم برداری | فرشاد محمدی |
موسیقی | کارن همایونفر |
تدوین | بهزاد مصلح |
طراح گریم | پرستو معینی |
سال تولید | ۱۳۹۴ |
مدت فیلم | ۱۰۱ دقیقه |
خلاصهی فیلم:
مرد جوانی که به خوانندگی در مجالس مشغول است،دلباختهی زن آشپزی میشود که سالها از او بزرگتر است.همین موضوع مشکلاتی را برای هر دو نفر ایجاد میکند.
امتیاز در سایت IMdb (از ده امتیاز):۵.۶
امتیاز در سینما مان شان(از پنج امتیاز):۲.۵
داستان فیلم:
زیبا بیوه زنی است که سالها از طریق آشپزی در تالار،زندگی خود و پسر نوجوانش را گردانده.اما با ورود مرد جوانی به نام حسین که قرار است خوانندهی مجالس باشد،زندگی او دستخوش تغییرات میشود.
حسین خیلی زود دلباختهی زیبا شده و تلاش میکند رابطهای را با او شروع کند.ملاقاتها و خلوتهای عاشقانهی آنها باعث میشود تمام پرسنل تالار از جمله پرویز متوجه موضوع بشوند.او با زیبا حرف زده و سعی میکند نسبت به موقعیت پیشآمده هشدار بدهد.پرویز که از گذشتهی زیبا باخبر است و از طرف دیگر با روحیات خواهر حسین(که سرپرستی او را به عهده داشته)آشناست،میداند که این رابطه فرجام خوبی نخواهد داشت.
زیبا تحت تاثیر شماتتهای دیگران،سعی میکند حسین را از خود دور کند ولی اینبار مرد جوان به هیچوجه حاضر نیست او را ترک کند.اصرارهای حسین باعث میشود خواهر بزرگش انسی که مالک بخشی از تالار است،از ماجرا خبردار شده و با حضور در خانهی زیبا،مرافعهای ایجاد کند.مرافعهای که باعث برملاشدن رازهایی از گذشته شده و زندگی زیبا را زیرورو میکند.
اما حسین باز هم دستبردار نیست و نیمهشب در حالیکه خواهرش را ترک کرده،به سراغ زیبا میآید اما پسر نوجوان زیبا با یک درگیری ساده و بهطور ناخواسته باعث مرگ او میشود.به این ترتیب زندگی زیبا باز هم پیچیدهتر و تلختر میشود.
دربارهی فیلم:
یک عاشقانه با تم مرد جوان مجرد و زن بیوهی بزرگتر! تمی که البته بارها در سینما پرداخته شده و از این نظر نمیتوان موضوع فیلم را جدید یا غیرتکراری به حساب آورد.هیچ نوآوری و ابتکار متفاوتی وجود ندارد که فیلم را از اخلاف خود متمایز کند.جر اینکه همه چیز در فیلم در حد سطح باقی میماند.
حقیقت این است که فیلم چیزی کم دارد؛چیزی مثل روح!مشکل اصلی فیلم دقیقا همین است که روح ندارد.با عاشقانهای گنگ مواجهیم که نه شکلگرفتن آن باورپذیر است و نه جوان عاشقپیشهی فیلم قابلیت تحریک احساسات بیننده را دارد.بازی سرد و بیروح بهداد هیچ روحی به شخصیت حسین ندمیده و او را شخصیتی تخت و نمایشی ساخته.به جز حسین،سایر شخصیتها نیز بدون هیچ هویت مشخص و بدون هیچ تاثیر مهمی در میانهی فیلم اینور و آنور میروند و بیشتر از ایجاد تاثیر داستانی،مشغول شلوغکردن و تراکمبخشیدن به فضا هستند.حتی خود تالار و موسیقی (شخصیتهای بیجان قصه) هم خام و بیروح هستند.واقعا باید بپذیریم آن آشپزخانه با دو سه تا ماهیتابه و قابلمه و آن اجاق گاز و دو خانم آشپز،توانایی تأمین شام مجلس عروسی را دارد؟یا باید بپذیریم آن اجراهای حسین در حد «ترکاندن» مجلس است؟آنقدر که حتی پرویز خشک و جدی هم با شنیدنش تکانی به سر و گردن میدهد!واقعا صدای اجرایی که از حسین میشنویم،تا این حد قابلیت مست و مخمور کردن شنوندگان را دارد؟
عنوان فیلم هم گر چه جذاب و جالب،اما بیربط و گمراهکننده است زیرا آنچه نیمهشب اتفاق میافتد درست در پایان فیلم است و البته حسنختام ماجرا.شاید بهتر باشد بگوییم:«نیمهشب اتفاق خواهد افتاد»!!
شاید بارزترین نکتهی مثبت فیلم بازی رؤیا نونهالی باشد که آن هم با توجه به موقعیت شخصیت و فضای حوادث،به شدت یادآور فیلم تحسینشدهی علی رفیعی به نام «ماهیها عاشق میشوند» است.
در هر صورت فیلم مناسب دوستانی است که به ملودرامهای ایرانی با خط داستانی مشخص علاقه دارند.
موضوع فیلم: سینما مان (ل م ن) ، فیلم های درام ، فیلم های عاشقانه
نامهای شناخته شده: رویا نونهالی , حامد بهداد , گوهر خیراندیش , شقایق فراهانی