خشکسالی و دروغ
نوع فیلم | درام |
کارگردان | پدرام علیزاده |
بازیگران اصلی |
علی سرابی.............(امید) پگاه آهنگرانی...............(آلا) آیدا کیخایی..............(میترا) محمدرضا گلزار..........(آرش) مهدی محرابی.......(افشین) خاطره اسدی....(نامزد آرش) |
مدیرفیلم برداری | مهدی جعفری |
موسیقی | ؟ |
تدوین | میثم مولایی |
طراح گریم | ؟ |
سال تولید | ۱۳۹۴ |
مدت فیلم | ۹۰ دقیقه |
خلاصهی فیلم:
تماس تلفنی یک زن باعث به هم ریختن زندگی زوجی جوان میشود.آنها که هر دو سابقهی یک ازدواج ناموفق را داشتهاند،اکنون با تماس همسر سابق مرد،دچار تزلزل و درگیری میشوند.
امتیاز در سینما مان شان(از پنج امتیاز):۱
داستان فیلم:
آلا و امید ظاهرا زندگی خوبی با هم دارند ولی وقتی همسر سابق امید که میترا نام دارد،با او تماس گرفته و قرار ملاقات میگذارد،آلا به هم ریخته و احساس خطر میکند.آلا و امید که هر دو تجربهی یک زندگی شکستخورده را دارند،حالا مدام با یکدیگر درگیر میشوند.
آلا که آشپزی و خانهداری را وظیفهی خود نمیدانسته و دوست داشته زندگی مدرنی داشته باشد،از فرصتی استفاده کرده و طلاق میگیرد.تلاشهای شوهرش برای صحبت با او هم به جایی نمیرسد و آلا حاضر نیست حتی با او ملاقات کند.آرش برادر آلا از دوستش امید که یک وکیل است،کمک میخواهد.امید برای کمک به آلا و دور کردن شوهر سابق او وارد ماجرا میشود.
از طرف دیگر خود امید هم با همسرش میترا به مشکل برخورده.رفتارهای کودکانه و سبکسرانهی میترا و شکهای مداومش باعث شده امید کمکم از خانه و همسرش فاصله گرفته و بعد از آشنایی با آلا،روابطی میان آنها شکل بگیرد.میترا که کاملا متوجه سردی رفتار امید شده،تلاش میکند موضوع را کشف کند اما موفق نمیشود.او از آرش کمک میخواهد ولی او هم حاضر نمیشود به دوستش خیانت کند.
سرانجام با جدایی میترا و امید،آلا زندگی جدیدی را شکل میدهد.اما حالا و یک سال بعد میترا به دیدن امید آمده تا چیزی را به او نشان بدهد.امید دچار تردید میشود که آیا جداییاش از میترا و ازدواجش با آلا کار درستی بوده یا نه.
دربارهی فیلم:
نمایش «خشکسالی و دروغ» که در سالهای ۸۸ و ۹۰ با تبلیغات و حواشی فراوان توانست یکی از پرفروشترین و پرمخاطبترین تئاترهای اجراشده باشد،این بار به شکل فیلمی سینمایی بازگشته است.اما آیا هر هنر موفقی توان این را دارد که به هنری دیگر تبدیل شود و به همان میزان هم موفق باشد؟مثلا فیلمی برای یک موسیقی ساخته شود یا یک نقاشی تلاش کند تئاتری را به یاد مخاطب بیاورد و در نمونهی اخیر،فیلمی تئاتری دیگر را به تصویر بکشد؟«خشکسالی و دروغ» از آن دسته فیلمهاست که پاسخ «نه» را قاطعانه در برابر شما قرار میدهد!
در واقع اصلا معلوم نیست شخصیتهای داستان از کجا به کجا در حرکتند یا چرا در حرکتند و اصلا چگونه در حرکتند؟!مثل اکثر فیلمهای این چند سالهی اخیر که درگیر اپیدمی خاصی در سینمای ما شدهاند،این فیلم هم داعیهی پرداختن به موضوع خیانت و دروغ روزمره در طبقهی متوسط و غیرمذهبی جامعه را دارد.طبق معمول هر کدام از شخصیتها به هر کدام از شخصیتهای دیگر داستان که میرسد،یا پای دروغی در میان است یا پای خیانتی آشکار.
این میان تمام عناصر شعاری که این روزها در جامعهی هنری ما به غلط نماد روشنفکری تلقی میشود،هم موج میزند:شخصیتها (چه زن و چه مرد) بیدلیل و به هر بهانهای سیگاری روشن میکنند و دلستر مینوشند (جایی که در سریالهای ماهواره معمولا نوشیدنی دیگری مصرف میشود!) و کلمات رکیک و فحشهای زشت را به راحتی بر زبان جاری میکنند و شغلهای شیک دارند و از همه مهمتر یک زن و شوهر را همزمان روی یک تختخواب دو نفره شاهدیم!
اما این همه شخصیت وسط داستان لازمند؟به راستی کارکرد محمدرضا گلزار چیست؟حضور گلزار در این فیلم چیزی در حد آکسسوار و وسایل جامد صحنه است و نه بیشتر.او گوش شنوای دروغها و مشکلات بقیهی شخصیتهای قصه است که در نماهای نزدیک و در سکوت فقط نگاه میکند و گاهی میخندد.کلا هیچ حرکتی از او دلیلی در فیلم ندارد به جز تلاش برای فروش بیشتر و جذب مخاطبی که شاید به خاطر گلزار به دیدن فیلم بیاید و در نهایت هم راضی از فیلم از سینما خارج شود چون به حد کافی گلزار دیده:گلزار میخندد؛اخم میکند؛دلستر مینوشد؛سیگار روش میکند؛در مبل ولو میشود؛برنامههای رسیور تنظیم میکند؛گوشی تلفن را برمیدارد؛بوسهی عاشقانه میفرستد؛لب دریا راه میرود و... خلاصه کلکسیونی از ژستهای تجاری دارد.
و یا حضور خاطره اسدی به نقش نامزد آرش چه کارکردی دارد؟اینکه ما بدانیم آرش بعدها نامزدی دارد که آن نامزد هم در گذشته دوستپسری به نام مازیار داشته؟
به اینها اضافه کنید بازی بسیار بسیار بسیار هولناک (لطفا مرا ببخشید که ناچارم از این لفظ استفاده کنم اما حقیقت همین است!) آیدا کیخایی را به نقش میترا.کیخایی که سالها پیش با ایفای نقش عروس جنوبی و ناخواستهی یک خانواده وارد سریالهای تلویزیون شده بود،با آشکارشدن ضعف بازیاش دربرابر بازیگران حرفهایتر و با دیدهنشدن نقشی که بازی کرد،عطای تلویزیون را به لقایش بخشیده و به تئاتر بسنده کرد.او که همراه همیشگی اجراهای همسرش محمد یعقوبی بوده،موفق شد در تئاتر شهرتی نسبی کسب کرده و اجراهای موفقی را تجربه کند.ای کاش او در همان تئاتر باقی میماند و هرگز قدم به سینما نمیگذاشت.بازی اغراقآمیز و لوس او احتمالا بزرگترین نقص فیلم است.
اگر به فیلمهایی که درگیر اپیدمی دروغ و خیانت هستند آن هم به هر کیفیتی علاقهمندید،تماشای فیلم قطعا راضیتان خواهد کرد ولی برای کسانی که سینما را سنجیدهتر و گزیدهتر دنبال میکنند،فیلم هیچ امتیاز ویژهای برای انتخابشدن ندارد.اثریست که تلاش کرده روشنفکر باشد و حرفهای خاص بزند،ولی در همان سطح اولیه باقی مانده و حتی از سریالهای ترکی نیز یک سروگردن پایین تر قرار میگیرد.
موضوع فیلم: سینما مان (ج چ ح خ) ، فیلم های درام
نامهای شناخته شده: محمدرضا گلزار , پگاه آهنگرانی