سینما مان شان

درباره سینمای مان و سینمای شان

معرفی فیلم اژدها وارد می شود(376)

سینما مان شان
سینما مان شان درباره سینمای مان و سینمای شان

معرفی فیلم اژدها وارد می شود(376)

اژدها وارد می‌شود

نوع فیلم

درام سورئال

ماجرایی/معمایی

کارگردانمانی حقیقی
بازیگران اصلی

امیر جدیدی............(حفیظی)

احسان گودرزی....(کیوان حداد)

همایون غنی زاده.........(بهنام)

علی باقری..............(چارکی)

نادر فلاح..............(پدر حلیمه)

مدیرفیلم برداریهومن بهمنش
موسیقیکریستف رضاعی
تدوینهایده صفی یاری
طراح گریممهرداد میرکیانی
سال تولید۱۳۹۴
مدت فیلم

۱۱۰ دقیقه

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خلاصه‌ی فیلم:

سه مرد جوان راهی جزیره‌ی قشم می‌شوند تا در مورد معمای مرگ یک تبعیدی و خرافاتی که مردم بومی در مورد گورستان محل زندگی او تعریف می‌کنند،تحقیق کنند.پافشاری آنها بر کشف ماجرا باعث می‌شود زندگی هر سه نفر به خطر بیفتد.

امتیاز در سایت IMdb (از ده امتیاز):۶.۷

امتیاز در سینما مان شان(از پنج امتیاز):۴

داستان فیلم:

مانی حقیقی در وسایل شخصی پدربزرگش (ابراهیم گلستان)یک جعبه‌ی عجیب با محتویاتی عجیب‌تر پیدا می‌کند و مصمم می‌شود راز آن را کشف کند.او با دیدن یک عکس متوجه می‌شود که موضوع مربوط به کیوان حداد است،صدابرداری که در میانه‌ی صداگذاری فیلم خشت و آینه،ناگهان ناپدید شده بود.تحقیقات حقیقی به نوارهایی می‌رسد که صدای سه مرد جوان روی آنها ضبط شده که گویی در حال بازجویی توسط ساواک هستند.داستان این‌گونه به سال ۱۳۴۳ می‌رود:

بابک حفیظی یکی از ماموران ساواک است که در گروهی موسوم به هزوار نیز فعالیت می‌کند.هزوار گروهی هستند که گرچه در ظاهر عضو ساواک هستند ولی در واقع اطلاعات سری آنها را در اختیار سایر گروه‌های مبارز قرار می‌دهند.

زمانی که خبر می‌رسد یک تبعیدی در جزیره‌ی قشم دست به خودکشی زده،بابک از طرف مافوقش جهانگیری مامور می‌شود به آنجا رفته و جسد را تحویل گرفته و دفن کند.در قشم،ماموری به نام چارکی به استقبال او می‌آید و از توضیحاتش معلوم می‌شود که مرد تبعیدی(که چارکی معتقد است دیوانه شده بود)مدتها از مردم جزیره دوری گزیده و در کشتی متروک به گل‌نشسته‌ای واقع در گورستانی قدیمی و بلااستفاده زندگی می‌کرده.دیدن وضعیت آن کشتی در وسط گورستان و وضعیت جنازه،بابک را مطمئن می‌کند که مرد تبعیدی کشته شده و سپس به دار آویخته شده.

چارکی تصمیم دارد جنازه را در گورستان جزیره دفن کند ولی بابک اصرار دارد او را در همین گورستان محل زندگی‌اش دفن کنند.چارکی (به نقل از مردم بومی) و کارگر گورکن داستان‌هایی از وجود جن در آنجا و لرزش زمین پس از دفن مرده تعریف می‌کنند ولی بابک تحت‌تاثیر آنها قرار نگرفته و بالاخره جنازه را در همان گورستان دفن می‌کند و خودش هم علیرغم هشدارهای چارکی و مرد کارگر،شب را در همان کشتی می‌ماند.

نیمه‌های شب زمین‌لرزه‌ی عجیبی رخ می‌دهد که گویا فقط ناحیه‌ی گورستان را لرزانده.بابک دچار حیرت شده و تصمیم می‌گیرد به‌طور پنهانی ( بدون گزارش به سازمان)پیگیر ماجرا شود و راز آن را کشف کند.

او در تهران با بهنام و کیوان آشنا می‌شود که به ترتیب یک زمین‌شناس و یک صدابردار هستند و با آنها راهی جزیره می‌شود.بهنام همان ابتدا با تحقیق روی زمین اطراف گورستان تایید می‌کند که به تازگی زلزله‌ای نسبتا شدید در آنجا رخ داده ولی به طرز نامعقولی زلزله فقط محدود به محوطه‌ی گورستان و کشتی بوده.

سرانجام آنها به این نتیجه می‌رسند که برای آزمایش مجدد باید یک جسد دیگر در زمین دفن کنند.اما هیچ‌یک از اهالی جزیره حاضر نیستند امواتشان را آنجا دفن کنند یا حتی به آن زمین نزدیک بشوند.در این میان چارکی نیز تلاش می‌کند آنها را از ادامه‌ی تحقیق منصرف کند ولی بابک نمی‌پذیرد.

کیوان با دقت در نوشته‌های باقی‌مانده از تبعیدی مرده،متوجه رابطه‌ی عاشقانه‌ی او با زنی به نام حلیمه می‌شود.دختری که پدرش ادعا می‌کند مرده؛چارکی و مردم جزیره معتقدند فرار کرده(که از مرگ هم بدتر است) و مادرش گمان می‌کند گم شده و هنوز به دنبالش می‌گردد.

گروه به دنبال یافتن جواب سر از مراسم بومی عجیبی (مراسم زار) درمی‌آورند.سرانجام آنها دوباره پیکری را می‌یابند و در گورستان دفن می‌کنند و البته دوباره زمین‌لرزه رخ می‌دهد.

ساواک تلاش میکند به دلایلی نامعلوم مانع تحقیقات این سه نفر بشود با این وجود بابک،کیوان و بهنام تلاش می‌کند در محوطه‌ی گورستان حفاری کنند تا به راز درون آن پی ببرند اما کشف حقیقت،زندگی هر سه نفر را متلاشی کرده و آینده‌ی مبهمی برایشان می‌سازد.

درباره‌ی فیلم:

فیلمی را نگاه می‌کنیم که دقیقا داستانش را می‌فهمیم و درک می‌کنیم اما جذابیتی برای دنبال‌کردن در آن نمی‌یابیم؛فیلمی را هم تماشا می‌کنیم که دقیقا نمی‌دانیم چه داستانی را قرار است برایمان تعریف کند یا از چه حرف می‌زند و یا هدفش چیست اما لذت همین دنبال‌کردن تا انتها در کاممان باقی می‌ماند و دوست داریم همان چیزی را که دقیقا نمی‌دانیم چیست،ببینیم و به مقصد برسانیم.شخصا طرفدار دسته‌ی دوم هستم و «اژدها...»دقیقا از همین نوع فیلم‌هاست.نوعی که در سینمای ما سابقه‌ای ندارد یا حداقل سابقه‌ای که قابل اشاره باشد وجود ندارد و این ابتکار و جسارت هنری مانی حقیقی قابل تقدیر است.

فیلم جسورانه و با شیطنت خاصی،بیننده را سر کار می‌گذارد و در این راه از ابزار مستندنمایی هم بهره می‌گیرد؛سپس چهره‌های جدی و شاخص و شناخته‌شده‌ای مانند صادق زیباکلام و سعید حجاریان هم به کمکش می‌آیند آن هم در حالی‌که به دلیل سابقه‌ی سیاسی‌شان،بیننده انتظار هیچ بازیگوشی از جانب آنها را ندارد و وقتی با جدیت رو به دوربین در مورد گروه ساختگی و سرکاری هزوار سخن می‌گویند،بیننده چاره‌ای جز قبول داستان ندارد.

در ادامه‌ی فیلم همه چیز پیچیده‌تر و مبهم‌تر می‌شود و مسیرهای داستان به هم گره می‌خورند و البته از همان ابتدا هم به بیننده اعلام شده که قرار نیست هیچ پاسخی برای معماها بیابد زیرا از همان اول هم موضوع صندوقچه و مرد جوان مفقود شده را مطرح کرده و مانی حقیقی هم به عنوان فیلمساز اعلام کرده که هرگز چیزی در مورد این داستان عجیب نشنیده.

فیلم در عین حالی که فضایی رعب‌آور و هراسناک و پیچیده دارد،اما رایحه‌ی شوخی و طنز را هم  در خود دارد و به نوعی با ظرافت روی اموری دست گذاشته و سربه‌سرشان می‌گذارد که اصولا موضوعاتی جدی تلقی می‌شوند:ساواک،تبعید،زلزله،کارگران هندی،مراسم زار،فیلم‌های بروسلی(با توجه به عنوان فیلم!)و....

با این وجود «اژدها...» فیلم ویژه‌ایست که شاید نظر همه‌ی مخاطبان سینما را جلب نکند ولی برای فیلم‌دوستان حرفه‌ای حداقل یک بار تماشایش الزامی به نظر می‌رسد!به این شرط که تلاش نکنیم دنبال نمادها و استعاره ها بگردیم و فیلم را ساده و مثل یک فیلم تماشا کنیم و به دنبال کشف نشانه ها و مابه ازای خارجی شخصیتها و عناصر داستان نباشیم.


موضوع فیلم: سینما مان (آ-الف) ، فیلم های معمایی ، فیلم های ماجرایی
نامهای شناخته شده: امیر جدیدی , نادر فلاح

تاريخ : | | نویسنده : سینما مان شان |
.: Weblog Themes By M a h S k i n:.