
مردی بدون سایه
| نوع فیلم | درام |
| کارگردان | علیرضا رئیسیان |
| بازیگران اصلی | علی مصفا..........(ماهان) لیلا حاتمی...........(سایه) گوهر خیراندیش.......(مادر) فرهاد اصلانی......(بازپرس) امیر آقایی...............(فواد) نسیم ادبی...(همسر فواد) |
| مدیرفیلم برداری | مسعود سلامی |
| موسیقی | ستار اورکی |
| تدوین | هایده صفی یاری |
| طراح گریم | ایمان امیدواری |
| سال تولید | ۱۳۹۷ |
| مدت فیلم | ۹۰ دقیقه |

خلاصهی فیلم:
پس از اینکه زنی جوان برای یک سفر کاری راهی خارج از کشور می شود،همسرش درگیر تردید و سوء ظن شده و نمی تواند اوضاع روحی خود را کنترل کند.
امتیاز در سایت IMdb (از ده امتیاز):۴
امتیاز در سینما مان شان(از پنج امتیاز):۲

داستان فیلم:
ماهان مستندسازیست که به علت ساخت فیلمی در مورد قتلهای ناموسی و خشونت موجود در فیلم و شکایت خانواده ی مقتول،از شغلی که در صدا و سیما دارد،معلق می شود.این موضوع فشار مالی شدیدی به وی و خانواده اش وارد می کند.
همسرش سایه که مترجم است اما به خاطر نگهداری از فرزند خردسالشان شاغل نبوده،حالا اجازه می خواهد که به دنبال کار برود.ماهان که همواره سعی کرده مردی روشنفکر و مدرن به نظر برسد،با اینکه وی به عنوان مترجم در یک شرکت هلدینگ بزرگ مشغول بشود،موافقت می کند.درحالی که سایه در کنار مدیرعامل شرکت که فواد نام دارد،هر روز پیشرفت می کند،ماهان هم خانه نشین شده و به نگهداری از فرزندشان مشغول است.

خیلی زود این موضوع که خانه با درآمد سایه می چرخد و او ساعتها را در محل کارش با مردان مختلف به خصوص فواد می گذراند،باعث رنجش ماهان می شود.
وقتی قرار می شود سایه به همراه هیأتی از شرکت از جمله فواد راهی اسپانیا بشود،ماهان علیرغم میل باطنی با این سفر موافقت می کند اما تماشای فیلمهایی که سایه از آنجا ارسال می کند،باعث تردید و سوءظن وی می شود تا اینکه در شب بازگشت،ماهان شاهد همراهی صمیمانه ی سایه و فواد با هم است.همین موضوع باعث خشم وی شده و در درگیری کوتاهی با همسرش،ناخواسته او را از پای درمی آورد.
روز بعد با ناپدیدشدن سایه،ماهان به سراغ فواد رفته و وی را متهم می کند و این مرافعه باعث کشیده شدن ماجرا به خانه ی فواد و خبردارشدن همسر معلول وی می شود.وقتی پای پلیس به ماجرا باز می شود،ماهان و فواد مورد بازجویی قرار می گیرند و ناگفته هایی برملا می شوند.

دربارهی فیلم:
یکی از کج سلیقگیهایی که گریبانگیر فیلمها شده،نامگذاری هاییست که به گمان فیلمساز با ظرافت و بازی با واژه ها ساخته می شود و هنگام تماشای فیلم متوجه می شوید که هیچ ظرافتی هم در کار نبوده و واژه ها مستقیما از نام خاص یکی از شخصیتهای فیلم بیرون آمده! مثل «روز روشن» که یک خانم روشنی هست که یک روز بیننده با او همراه می شود؛یا «سایه روشن» که یک خانمی به اسم سایه و فامیلی روشن یک سری ماجراها را از سر می گذراند!اینجا هم وقتی با عنوان جذاب و کنجکاوی برانگیز «مردی بدون سایه» مواجه می شویم،منتظر کشف آن در حین فیلم می مانیم ولی خیلی زود معلوم می شود مردی هست که اسم زنش سایه است و این سایه به مسافرت می رود،پس می شود مردی بدون سایه! جدا نامگذرای سطحی تر از این دیده اید؟

اشکالات گل درشت فیلم از همان سکانس ابتدایی شروع می شود:زنی می دود و به دوربینی که از فاصله ی بسیار نزدیک دنبالش می کند،نگاه می کند.مردی جوان پشت سر او می دود و به زن می رسد و او را زیر مشت و لگد می گیرد.دوربین(در نتیجه فیلمبردار) در تمام این لحظات چسبیده و تنگاتنگ این دو نفر حضور دارد.مرد دیوانه وار با چاقویی که به همراه دارد،زن را از پای درمی آورد.دوربین مدام با تغییر زاویه صحنه را به طور کامل ضبط می کند.مرد نهایتا دست به خودزنی زده و جنازه اش کنار زن می افتد.تصویر هوایی از دو پیکر خونین بر خاک افتاده را شاهدیم.درست یک کادربندی سینمایی کامل.اتفاق مضحک درست بعد از این می افتد:ما شاهد فیلم مستندی بوده ایم که ماهان (که قرار است یادآور مستقیم ماهان کوشیار باشد) در مورد خشونتها و قتلهای ناموسی ساخته است.حالا این سوال پیش می آید که آقای رئیسیان آیا تصوری از فیلم مستند داشته اند؟آیا آنچه در ابتدای فیلم دیده ایم می تواند یک فیلم مستند باشد؟
تکلیف بقیه ی فیلم هم مشخص است:همه چیز در ساده ترین حالت ممکن رخ می دهد؛آدمها در ساده ترین حالت ممکن شک می کنند؛در ساده ترین حالت ممکن مورد سوء ظن قرار می گیرند و در ساده ترین حالت ممکن هم تبرئه می شوند.تا جایی که بیشتر قصه های جن و پری کودکانه را تداعی می کند تا یک زندگی زناشویی واقعی را.

انتخاب لیلا حاتمی و علی مصفا به عنوان یک زوج حقیقی می توانست نتیجه بهتر و باورپذیرتری داشته باشد ولی متاسفانه با همان بازی سرد و بدون بُعد علی مصفا به هدر رفته.البته اگر به پانزده فیلم اخیر مصفا نگاهی بیندازید،معلوم می شود او یک تیپ ثابت شامل مردی بدخلق و شل و ول و بی حوصله را مدتهاست که تکرار می کند و در هیچ کدام از فیلمهایش(نه فقط این فیلم) کوچکترین حرکت یا کنشی که نشان بدهد نقشش را باور کرده،از خود نشان نمی دهد.به عنوان مثال اگر برشهایی از این چند فیلم را کنار هم بگذارید(مثلا مرگ ماهی،درساژ،وارونگی،آسمان محبوب،گرگ بازی و...) به جز فضای لوکیشن و اسم شخصیت،هیچ تفاوتی را تشخیص نخواهید داد که پی ببرید کدام برش متعلق به کدام فیلم است.
انتخاب امیر آقایی هم چندان مناسب به نظر نمی رسد چون اصولا آنقدرها هم جذاب و دلبرانه نیست که یک شوهر بلافاصله به او حسودی کرده و شک کند.به خصوص با آن لنزهای آبی مضحک که معلوم نیست استفاده از آنها پیشنهاد کارگردان بوده یا طراح گریم؛ولی در هر صورت یکی از فجایع گریم سینما به شمار می آید!بگذریم از فونها و گریم ماسیده و غلیظ بر چهره ی لیلا حاتمی که در نماهای کلوزآپ به خصوص در پرتوی نور خورشید،به شدت توی ذوق می زند.
تعداد زیاد آدمها و صحنه های بی کاربرد که برای پرحرفی فیلمساز و بیان عقاید او یا برای کش دادن زمان فیلم اضافه شده اند،ضعف بزرگ دیگر فیلم است.همسر زمینگیر فواد،دختری که در مهمانی سعی دارد به ماهان نزدیک بشود،زن خارجی که چند دقیقه هم صحبت سایه می شود،مرد جوانی که ماهان را به خاطر همان فیلم مستند کذایی تهدید می کند و ... بدون هیچ کارکرد مثبتی فقط به فیلم ضمیمه شده اند و از آنجا که در فضای آن جذب نشده اند،بیشتر به نظر می رسد به فیلم آویزان شده باشند.
اگر بر اساس بازیگران و کارگردان نسبتا نام آشنای فیلم،انتظار یک فیلم دیدنی و درگیرکننده را دارید،احتمالا با تماشایش سرخورده خواهید شد ولی اگر موضوعات مربوط به سوء تفاهم میان زوجین برایتان جذاب است و کیفیت و منطق کار هم چندان برایتان اهمیتی ندارد،می توانید زمانی را برای تماشای این فیلم اختصاص بدهید.
موضوع فیلم: سینما مان (ل م ن) ، فیلم های درام
نامهای شناخته شده: لیلا حاتمی , علی مصفا , فرهاد اصلانی , امیر آقایی
