سینما مان شان

Gaia

گایا

خلاصه‌ی فیلم:

یک مامور جنگلبانی وقتی در قلب جنگل مجروح شده و راهش را گم می کند،سر از اقامتگاه دو مرد جنگلی درمی آورد که از رازهای هولناکی در مورد طبیعت خبر دارند.

امتیاز در سایت IMdb (از ده امتیاز):۵.۶

امتیاز در سایت متاکریتیک(از صد امتیاز):۶۴٪

امتیاز در سینما مان شان(از پنج امتیاز):۳

داستان فیلم:

گابی که مامور اداره جنگلبانی است،حین گشت زنی در جنگل از همکارش جدا شده و راهش را گم می کند.یک تله دست ساز باعث می شود پای گابی به شدت مجروح شده و ادامه راه را برایش دشوار کند.با همین وضع او به یک کلبه چوبی در وسط جنگل می رسد که پناهگاه دو مرد بدوی است.یک پدر و پسر جوانش استیفن که سالهاست با روشی کاملا طبیعی و اولیه و به دور از تمام آدمها و ابزار مدرن زندگی می کنند.آنها تمام غذا و پوشاک و وسایل مورد نیازشان را از طبیعت تهیه کرده و ظاهرا از این نوع زندگی هم راضی هستند.

گابی متوجه می شود که مرد یک دانشمند زیست شناس و شیفته طبیعت بوده که به درخواست همسر رو به مرگش به جنگل پناه آورده ولی پسرش استیون که بیشتر عمرش را همین جا گذرانده،هیچ چیزی از زندگی مردم شهر و جهان جدید نمی داند.

آنها جراحت پای گابی را به نحوی معجزه آسا درمان کرده و با دادن لباس و غذا و جای خواب از وی مراقبت می کنند تا دوستانش به دنبالش بیایند.

خیلی زود گابی متوجه می شود میزبان کم حرف و عجیب و غریبش علاقه و تعصب خاصی به طبیعت داشته و دیدگاههای خطرناکی در مورد انسانها و تمدن دارد.او سعی می کند مخفیانه استیفن را نسبت به جامعه متمدن بیرون از جنگل آگاه کرده و به او ثابت کند که پدرش راه و روش نادرستی را برای زندگی در پیش گرفته بنابراین پسر جوان را تشویق به ترک جنگل و پدرش می کند اما مرد سررسیده و مانع رفتن فرزندش می شود.او در فکر انجام مناسک آیینی خاصی است تا مادر طبیعت را بیدار سازد.مناسکی که البته خیلی پیشتر شروع شده است.

درباره‌ی فیلم:

گایا در اساطیر یونان مظهر زایش و باروری است و مستقیم یا به واسطه یک نسل،مادر بزرگترین و معروفترین خدایان یونانی به شمار می رود.از این رو گایا به مادرزمین یا مادرطبیعت نیز تعبیر و معمولا به صورت زنی باردار که کره زمین را در بطن خود نهفته دارد،تصویر شده است.او سرمنشاء هر حیات و هر زیستی در زمین است و تمام گیاهان و جانوران و آبها و کوهها و جنگلها از او زاده می شوند.اما در علوم زیستی به صورت کلی گایا معادل کره زمین به کار برده می شود.این از عنوان فیلم؛پس به سراغ خود فیلم می رویم:

آیا شما از آن دسته افرادی هستید که صحنه ها و تصاویر یک فیلم به شدت روی ذهنیت و زندگی روزمره تان اثر می گذارد؟اگر چنین است،در کنار گذاشتن و رد شدن از این فیلم تردید نکنید زیرا تماشای آن می تواند شما را برای همیشه از نعمت خوردن قارچ و حتی غذاهای گیاهی محروم کرده و یا فوبیای جنگل و طبیعت برایتان ایجاد کند و حتی اجازه ندهد از این پس سر راحت به روی بالش بگذارید! ولی اگر از آن دسته افرادی هستید که فیلم را می بینید و لذت لحظه ای خود را می برید و چیزی را به بیرون از آن تعمیم نمی دهید،شاید حتی بتوانید موقع تماشای آن شام خوشمزه خود را هم صرف کنید!

گایا از آن دسته فیلمهای خلوت و کند است،در واقع شما صرفا دنبال کننده سه شخصیت هستید و تنشها،تردیدها و تعاملات این سه نفر را در یک کلبه کوچک جنگلی و یا در طبیعت اطراف آن نظاره گر خواهید بود.فیلم با رویکردی زیست محیطی و البته با انتقاد از تندروی برای حفظ طبیعت ساخته شده و با انتخاب گونه حیاتی قارچ،سعی کرده نشان بدهد که به جز ما انسانها چه تعداد موجود زنده هم در کنارمان هستند که علیرغم بی اعتنایی ما که آنها را نادیده می گیریم،تا چه حد می توانند هولناک و حتی قویتر از ما باشند.اگر فیلم به عنوان مثال گونه ای جانوری مثل عنکبوتها یا طوطیها یا حتی گیاهی مثل پاپیتال را انتخاب می کرد،موضوع اضطرابش بسیار متفاوت تر میشد ولی انتخاب قارچها که در تمام زندگی ما جریان دارند و به سختی دیده می شوند،ترس پنهان ماندگاری را در دل بیننده ها ایجاد می کند.درست مثل ویروس کووید که اصولا مورد توجه قرار نمی گرفت و قرنها با انسانها در حال زندگی و تکثیر و رشد بود ولی ناگهان سویه ای از آن سربرآورد که هیچ کشوری با هر میزان پیشرفت علمی و مالی،از عهده کنترل و مهارش برنیامد.

اما مشکل فیلم گنگ بودن انگیزه ها و رفتارهایی است که مرد دانشمند دیوانه دارد.رویاها و توهمات گابی و اعمالی که پدر انجام می دهد،آنقدر پیچیده و بدون توضیح هستند که به سختی می توان به اهداف آنها یا معنای درونیشان پی برد.

در هر صورت هنگام تماشای فیلم باید تلاش بیشتری داشته باشید تا بتوانید مفهوم بعضی سکانسها را درک کنید!