سینما مان شان

Elvis

الویس

خلاصه‌ی فیلم:

تام پارکر معروف به کلنل مدیر برنامه های الویس پریسلی که او را از جوانی گمنام اما بااستعداد به سلطان راک اند رول جهان تبدیل کرد،خاطراتش را مرور می کند.

امتیاز در سایت IMdb (از ده امتیاز):۷.۴

امتیاز در سایت متاکریتیک(از صد امتیاز):۷۸٪

امتیاز در سینما مان شان(از پنج امتیاز):۴

داستان فیلم:

تام پارکر معروف به کلنل در روزهای آخر عمر به مرور خاطرات گذشته اش به عنوان کاشف و مدیر برنامه های الویس پریسلی می پردازد.

الویس در کودکی ناچار می شود به دلیل شرایط اقتصادی بد خانواده،به همراه والدینش به محله ای در ممفیس کوچ کند که عمده ساکنانش افراد افریقایی تبار و فقیر هستند.او در این محله به شدت تحت تاثیر موسیقی و رقصهای افریقایی قرار می گیرد؛چه مراسمی که در کلیسا انجام شده و چه آهنگهایی که در بار اجرا می شوند.

تام پارکر که مدیر برنامه های یک کارناوال است،به صورت اتفاقی با الویس جوان و گمنام آشنا شده و آینده روشن پیش رویش را حدس می زند.او الویس را متقاعد می کند که برنامه ریزی تمام کارهایش را به وی بسپارد تا بتواند راههای موفقیت را برایش باز کند.گر چه مادر الویس در مورد قراردادهایی که کلنل برای امضا آورده،نگران است اما نمی تواند مانع پسرش بشود.

خیلی زود اجراهای الویس چه بر روی صحنه و چه در تلویزیون مورد توجه عده زیادی از مردم به خصوص زنان جوان قرار می گیرد و کلنل با برنامه ریزی و تولید کالاهای تبلیغاتی جانبی برای وی،درآمد خوبی کسب می کند.او همچنین درصد قابل توجهی از درآمد اجراهای الویس پریسلی را طبق قراردادهایی که بسته،از آن خود می کند.او عمارتی بزرگ با امکانات زیاد زندگی برای خانواده پریسلی تدارک می بیند اما همه این ولخرجیها هم نمی تواند مادر نگران را آرام کند.او از شهرت بیش از حد پسرش و اثر آن بر روابط خانوادگیشان وحشت دارد.

از آنجا که مقررات جدایی نژادی در تمام امریکا جریان دارد و موسیقیهای تند و پرتحرک (راک اند رول) اختصاص به طبقه افریقایی تبار داشته و هیچ سفیدپوستی قدم در این مسیر نگذاشته،شهرت الویس باعث واکنشهای شدیدی در جامعه و رسانه ها می شود.والدین نگران به انحراف و فساد کشیده شدن فرزندان جوانشان هستند و سیاستمداران نگران نفوذ فرهنگ و عقاید طبقه افریقایی تبار بر جوانان سفید پوست.کلنل به مقامات قول می دهد که خواننده جوانش را کنترل کرده و وادار به مراعات هنجارهای جامعه بکند.اما این اجرای بدون تحرک و تحریک،باعث نارضایتی هواداران شده و آنها اعلام می کنند که همان الویس پریسلی سابق را می خواهند.

به این ترتیب الویس در یک کنسرت بزرگ روباز به طور ناگهانی تغییر مسیر داده و علیرغم التماسهای کلنل به اجراهای سابق خود بازمی گردد.همین باعث جنجال و اغتشاشی گسترده شده و او را در خطر زندانی شدن قرار می دهد.کلنل تصمیم می گیرد که پسر جوان را راهی خدمت سربازی کند تا بتواند او را از حاشیه ها و جنجالها دور نماید.

در این دوران الویس مادرش گلادیس را بر اثر زیاده روی در مصرف مشروبات الکلی از دست می دهد.در حالی که پسر جوان در حال فروپاشی روحی است،کلنل فورا کنترل اوضاع را به دست گرفته و سعی می کند از این فرصت هم برای شهرت او و افزایش درآمد خودش بهره ببرد.

آشنایی الویس با پریسیلا و ازدواج این دو،او را دوباره به روزهای اوج و هیجانی خود بازگردانده و این بار روابط الویس با مدیر برنامه هایش کمرنگ تر می شود.الویس اصرار دارد حتی بدون کلنل تور دور امریکا را اجرا کند.کلنل برای اینکه همچنان کنترل کامل الویس را در چنگ داشته باشد،از درگیری فکری او در مورد ترور مارتین لوترکینگ و رابرت کندی سودجویی کرده و وانمود می کند که جان الویس هم در خطر است و گروهی قصد دارند او را به قتل برسانند.به این ترتیب برای محافظت از جان الویس،برنامه تور کنسل می شود.

کلنل یک قرارداد پنج ساله با مبلغ کلان تنظیم کرده و الویس را وادار می کند که در این مدت در خدمت هتلی در لاس وگاس باشد.برنامه ای که خیلی زود وضعیت جسمی و روحی او را به وخامت می رساند.اما تام پارکر مانع از بستری شدن و درمان او شده و اصرار دارد با مسکنها و داروهای تقویتی موقت،الویس را به اجرای برنامه هایش برساند.

رفته رفته الویس پریسلی که متوجه سودجویی های تام پارکر و استثمارگری او شده،تلاش می کند به رابطه اش با وی خاتمه داده و او را از مدیریت برنامه هایش اخراج کند.اما کلنل با اسناد و مدارکی مدعیست که الویس و پدرش مبالغ هنگفتی به او بدهکار هستند و باید این بدهی را تسویه نمایند.الویس چاره ای جز مدارا با او ندارد گر چه دیگر هیچ چیز نمی تواند روابط سرد آنها را بهبود ببخشد.

در همین زمان پریسیلا که از غرق شدن الویس در عالم شهرت و حرفه اش شاکیست،از او جدا شده و دخترشان لیزاماری را هم با خود می برد.

همه این فشارهای جسمی و روحی و مصرف بی رویه دارو الویس را در چهل و دو سالگی به کام مرگی دردناک می کشاند.بعد از مرگ او بر اساس اسناد و مدارک معلوم می شود که کلنل تام پارکر که فردی با هویت جعلی و اقامت غیرقانونی بوده،در تمام این سالها با فریب و سوء استفاده از الویس پریسلی،مبالغ هنگفتی از طریق شهرت او کسب کرده و کمترین وجه را از قراردادهای پنهانش به خود او می پرداخته.

درباره‌ی فیلم:

دوستش داشته باشیم یا نداشته باشیم،هرگز نمی توانیم منکر این حقیقت بشویم که الویس پریسلی یکی از ده خواننده ماندگار و شهیر جهان است و حتی کسانی که علاقه ای به موسیقی راک اند رول نداشته یا اهل دنبال کردن موسیقی کشورهای دیگر نباشند هم بی شک نامش را شنیده اند و او را می شناسند.حتی اینکه او سلطان راک اند رول نامیده می شود هم اغراق نیست زیرا او اولین سفیدپوستی است که به طور رسمی و علنی و عمومی به سراغ موسیقی عامه پسند و پرطرفدار اما ممنوعه ای رفت که تا زمان خودش موسیقی سیاهان (آن دوران واژه سیاه یا نگرو دقیقا با هدف یادآوری جایگاه حقیر و پایین آنها و به قصد توهین استفاده می شد) تلقی می گردید.نکته ای که در فیلم به خوبی به آن اشاره شده و دردسرهای چنین تابوشکستنی را به تصویر کشیده.

فیلم گر چه در بخش طراحی لباس و صحنه و حتی طراحی حرکات نقش اصلی تمام تلاشش را کرده تا فیلمها و تصاویر باقی مانده از الویس را مورد توجه قرار بدهد و در این زمینه موفق هم عمل کرده،اما رسما اصراری نداشته بازیگری کاملا شبیه به او انتخاب کرده و یا با گریمهای سه بعدی مصنوعی یک چهره کاملا دقیق از او خلق کند.بنابراین آستین باتلر،بازیگر تازه کار خوش چهره برای ایفای این نقش انتخاب شده که از نظر ظاهری و فیزیکی شباهت واقعی به الویس پریسلی ندارد.اما این موضوع چه اهمیتی دارد وقتی فیلم توانایی ایجاد همدردی و همراهی با او را به خوبی ایجاد کرده است.

فیلم با دستمایه قرار دادن منفورترین چهره در زندگی نامه الویس،یعنی تام پارکر معروف به کلنل داستانش را پیش می برد و با این ترفند آشکارا کفه ترازو را به سمت الویس جوان برگردانده یعنی به وضوح به تمجید و تحسین او پرداخته و با ساختن شخصیتی قربانی و مظلوم تلاش کرده بیننده را به دلسوزی واداشته و با چشم پوشی از خطاها یا اشتباهات شخصی و حرفه ای خود او،کل مشکلات و شکستها و اشتباهات را به گردن کلنل پارکر بیندازد و البته چشمان معصوم و غمگین آستین باتلر و چشمان آبی گرد و زیرک تام هنکس برای این القا کافیست!

نکته مثبت فیلم به لحاظ بیوگرافیک بودن شاید این باشد که مراحل زندگی و اوج گیری و زوال الویس پریسلی را قدم به قدم و قابل فهم روایت کرده به صورتی که حتی بیننده غیر امریکایی فیلم یا تماشاگری که هیچ علاقه یا آشنایی با این نوع موسیقی و شخص الویس نداشته هم می تواند به راحتی به عنوان یک فیلم درام با داستان و فراز و فرود آن همراه بشود.

بنابراین حتی اگر جنبه بیوگرافی فیلم را هم کنار بگذاریم،با یک درام جذاب و درگیرکننده طرفیم که می تواند اوقات فراغتمان را پر کند.