سینما مان شان

Love like the Falling Petals

عشق مانند گلبرگهای ریزان

خلاصه‌ی فیلم:

عشقی لطیف و آرام میان یک عکاس جوان و یک آرایشگر تازه کار شکل می گیرد اما در ادامه باید عشق خود را از آزمونی سخت عبور بدهند.

امتیاز در سایت IMdb (از ده امتیاز):۶.۵

امتیاز در سایت متاکریتیک(از صد امتیاز):۷۰٪

امتیاز در سینما مان شان(از پنج امتیاز):۳.۵

داستان فیلم:

آریاکه یک آرایشگر تازه کار است که با اشتیاق و علاقه ای بسیار حرفه اش را پیگیری کرده و امیدوار است بتواند در آینده با این کار،تغییرات مثبتی در زندگی آدمها ایجاد کند.اولین مشتری رسمی او پسر جوانی به نام هاروتو است که آرزو دارد روزی عکاسی قابل و اثرگذار بشود.

آریاکه و هاروتو در همان ملاقات اول عاشق یکدیگر شده و در ملاقاتهای بعدی از آرزوها،رویاها و دیدگاههای خود صحبت کرده و هر دو تلاش می کنند تحت تاثیر عشقی که از یکدیگر یافته اند،در حرفه و هنر خود هم پیشرفت نمایند.

درست در زمانی که هاروتو آماده می شود تا پیشنهاد ازدواجش را مطرح کند،آریاکه پی می برد که به نوعی بیماری نادر و سخت مبتلاست که طی آن روند پیری سلولهای بدنش با سرعتی بسیار بیشتر از انسانهای معمولی اتفاق افتاده و بنابراین خیلی زود هم به مرگ منجر خواهد شد.تلاشهای بی دریغ برادرش تاکاشی برای نجات وی و درمانش هم به نتیجه ای نمی رسد.

او که شاهد تغییرات هر روزه ظاهر خود و پیرشدن سریع چهره و بدنش است و از سوی دیگر قصد ندارد باعث برهم خوردن زندگی عاشق جوان بشود،سعی می کند از هاروتو فاصله گرفته و به تماسهایش پاسخ ندهد.

هاروتو که از این قطع رابطه ناگهانی شوکه شده،تلاش می کند با پیغامها و تماسهای مداوم و مراجعات حضوری به خانه دختر جوان مشکل را حل کند ولی آریاکه و برادرش ادعا می کنند که پای عشقی قدیمی در میان است و آریاکه دیگر قصد ادامه رابطه با پسر جوان را ندارد.ادعایی که هاروتو را به شدت به هم ریخته و افسرده می کند.

اما سرانجام او تصمیم می گیرد از عشق نافرجامی که داشته انگیزه گرفته و تمام عکسهایی که از آن دوران کوتاه مدت دارد،در نمایشگاهی ارائه کند.او به سراغ آریاکه رفته و او را هم به نمایشگاه دعوت می کند.در حالی که قادر نیست چهره او را که حالا شبیه زنی سالخورده است،تشخیص بدهد.

درباره‌ی فیلم:

یک عاشقانه لطیف و افسانه ای بدون صحنه های اضافی و تجاری که نهایت احترام را برای عشق و عشاق دو طرف آن قائل شده و البته سرشار از لحظات غم انگیز و اشک آور که لازم است هنگام تماشای آن حداقل یک جعبه دویست برگی دستمال کاغذی را در کنار خود داشته باشید!

عنوان فیلم برگرفته از شعری کوتاه است که یکی از شخصیتهای فرعی برای هاروتو می خواند و اشاره ایست به بی دوام بودن،زودگذر بودن و غیرقابل اتکا بودن عشق.ضرب المثلی که قهرمانان فیلم عدم صحت آن را ثابت می کنند.

اگر به درامهای عاشقانه و به خصوص درامهای شرقی علاقه مندید این فیلم می تواند بهترین گزینه برای این روزهایتان باشد و حتی می توانید با خیال آسوده آن را با یک جمع خانوادگی هم به تماشا بنشینید.