سینما مان شان

Scream 2

جیغ ۲

توضیح:بهتراست قبل ازتماشای این فیلم،قسمت اول آن را ببینید.

نوع فیلم	تریلر/اسلشر/جنایی
کارگردان	وس کریون
بازیگران اصلی	نیو کمپ بل  دیوید آرکوت  کورتنی کاکس سارا میشل گلار جری اوکانل
مدیر فیلم برداری	پیتر دمینگ
موسیقی	مارکو بلترامی
تدوین	پاتریک لوئیزر
کشورتولیدکننده	امریکا
سال تولید	۱۹۹۷
مدت فیلم	۱۲۰ دقیقه

امتیاز جهانی فیلم در IMDb(از 10 نمره): ۶

امتیاز فیلم در سینما مان شان (از 5 نمره): ۲

خلاصه ی فیلم:

مدتی ازماجراهای قسمت اول گذشته وحالا همه داستان حوادث وودزبورو را می دانند.سیدنی درکالج سینمایی تحصیل می کند اما متوجه می شود قاتل نقابدارجدیدی در دهکده ی کالج پیدا شده که قتل ها یی را درست به سبک قسمت اول آغازکرده است.دووی برای حمایت ازسیدنی وگیل برای جمع آوری خبر به محل اقامت او می آیند.سیدنی بازهم ناچار است درمیان اطرافیانش قاتل را کشف کند درحالی که به همه مشکوک است.

داستان فیلم:

مدتی ازماجراهای قسمت اول گذشته و اکنون سیدنی و رندی درکالجی مشغول تحصیل دررشته ی سینما هستند.گیل دراین مدت کتابی برمبنای حوادث وودزبورو به چاپ رسانده که اکنون فیلمی هم براساس آن ساخته شده و با نام «خنجر»درحال اکران است.ماسک ها و شنل ها و خنجرهای فانتزی و مصنوعی به عنوان تبلیغ فیلم دربین جوانان توزیع شده است.دراین میان،دو تن از دانشجویان کالج که برای تماشای فیلم به سینما رفته بودند،به همان شیوه ی قسمت اول به قتل می رسند.

سیدنی با رندی صحبت می کند و نگران است که ماجراهای وودزبورو مجددا شروع شده باشد.با هجوم خبرنگارها به محل کالج،گیل هم که حالا حسابی مشهور شده،سرمی رسد.سیدنی درمیان جمعیت با دووی ملاقات می کند که نگران حال او شده و آمده تا جویای وضعیت سیدنی باشد.اکنون سیدنی با پسر دیگری به نام دِرِک است که دانشجوی پزشکی است.دووی به او هشدار می دهد و از او می خواهد مراقب اطرافیانش باشد اما سیدنی معتقد است نمی تواند تا ابد خودش را از مردم کنار بکشد و ازهمه بگریزد.گیل سرمی رسد و سیدنی را در مقابل دوربین با کاتن که حالا دیگر آزاد شده،رودر رو می کند.کاتن که تصور می کرده سیدنی از این ملاقات اطلاع دارد، با روی خوش می گوید که سیدنی را بخشیده اما سیدنی که یکه خورده،باز با گیل درگیر می شود و او را می زند.دووی سرمی رسد و از گیل می خواهد سیدنی را تنها بگذارد.گیل تلاش می کند مجددا به دووی نزدیک شود ولی دووی که از نوشته های گیل درمورد خودش ناراضی است،با او به سردی رفتار می کند زیرا معتقد است گیل فقط به دنبال شهرت و ثروت است.

در شبی که یک مهمانی در خوابگاه برپاست،نقابدار سرمی رسد وبعد ازقتل دانشجویی،به سراغ سیدنی می رود.درک تلاش می کند به او کمک کند اما سیدنی علیرغم زخمی شدن درک،به خود او مشکوک شده است.گیل درکلانتری کشف می کند که این سه مقتول دراین کالج،به نوعی ارتباط اسمی با قربانیان وودزبورو دارند و ظاهرا کسی درحال تکرار حوادث وودزبورو است.

دو مامورپلیس درهمه جا مراقب سیدنی هستند.درک ومیکی برای شادکردن سیدنی،نمایشی عاشقانه را درسالن غذاخوری اجرا می کنند.دووی با رندی ملاقات می کند وشباهت ماجرا به قضایای وودزبورو را برایش تعریف می کندورندی معتقد است همه می توانند نقابدار باشند حتی گیل.از این پس سیدنی در موقعیت های مختلف بازهم با نقابدار مواجه می شود اما موفق به فرار می گردد. گیل،دووی و رندی از این نگرانند که قربانی بعدی یکی از آنها باشد زیرا آنها هم در وودزبورو بوده اند.

گیل و دووی تصمیم می گیرند فیلم هایی را که از محوطه و دانشجویان گرفته اند،بازبینی کنند شاید بتوانند چهره ی قاتل را در لابه لای جمعیت پیدا کنند.آنها پنهانی به ساختمان دانشکده وارد می شوند اما درمیانه ی تماشای فیلم،متوجه تصاویر دیگری می شوند که کار آنها نیست و قربانیان را لحظاتی پیش از مرگ نشان می دهد.آنها متوجه می شوند که اکنون خودشان سوژه ی فیلم هستندوبلافاصله مورد حمله ی نقابدار قرار می گیرند وهنگام فرار از هم جدا می شوند.گیل مخفی می شود و شاهد حمله ی نقابدار به دووی است که اورا با ضربات چاقو از پای درمی آورد.گیل هنگام فرار کاتن را می بیند که با دستان خونین سرمی رسد.کاتن ادعا می کند درحال کمک به دووی،خونین شده است و قاتل نیست.اما گیل حرفش را باور نکرده و می گریزد.

پلیس درصدد است سیدنی را به اتفاق دوستش به جای امن دیگری منتقل کند اما درپشت چراغ قرمز ،مورد هجوم نقابدار قرارمی گیرند و بعد از قتل دو مامور،سیدنی موفق می شود ماشین را به دیواری بکوبد وقاتل را بیهوش کند.او تلاش می کند به همراه دوستش بگریزد ولی هنگام فرار پشیمان می شود و بازمی گردد تا چهره ی قاتل را ببیند اما با تاخیری که می کند،قاتل موفق می شود دوستش را هم به قتل برساند.سیدنی می گریزد و خودش را به سالن آمفی تئاتر می رساند.درسالن،او با افرادی مواجه می شود که می داند یکی از آنها قاتل است اما تشخیص موضوع بازهم برای سیدنی سخت است.قاتل خودش را معرفی کرده وانگیزه اش را شرح می دهد. با رسیدن کاتن و زیرکی سیدنی،آنها موفق می شوند قاتل را از پای درآورند.سیدنی،گیل که زخمی است و کاتن ازسالن خارج می شوند و دووی را می بینند که زخمی اما زنده است وبه بیمارستان منتقل می شود.

از جملات فیلم:

با من مثل شیشه رفتار نکن،من یه چیزشکستنی نیستم.

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

من احساس بدی دارم، واقعا احساس بدی دارم؛من اینو هیچ وقت نگفتم چون واقعا هیچ وقت درمورد هیچی احساس بدی نداشتم .اما حالا واقعا احساس بدی دارم!

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سیدنی:تویه چیزو در مورد بیلی لومیس فراموش کردی.

قاتل:و اون چیه؟

سیدنی:این که من اونو کُشتم!

درباره ی فیلم:

تقریبا درتمام فیلم ها،دنباله ی یک فیلم بسیار ضعیف تر وبیهوده تر ساخته می شود.این مورد درجیغ هم هست زیرا قسمت دوم کشدارتراست.اصل ماجرا یک تفاوت عمده با قسمت اول دارد وآن این که قاتل این داستان،انگیزه ای مهمتر دارد وآن هم انتقام ازسیدنی است.درداستان اول شخصیت ها مشخص بودند وما دوستان سیدنی را تقریبا می شناختیم اما دراین قسمت شخصیت های جدید بسیارسطحی وپا درهوا هستند.مثلا درک را آنقدر نمی بینیم که باور کنیم دوست سیدنی وعشق اوست یا نه؛یا میکی که کاملا در هوا مانده است.به هرحال همان خصوصیاتی که در توضیح قسمت اول نوشتم،درمورد این فیلم هم صدق می کند.