چهارشنبه
نوع فیلم | درام |
کارگردان | سروش محمدزاده |
بازیگران اصلی |
شهاب حسینی.......(سلیم) آرمان درویش..........(طاهر) نسیم ادبی.............(طیبه) هستی مهدوی........(اکرم) امیرحسین شام بیاتی..(مجید) |
مدیرفیلم برداری | مرتضی غفوری |
موسیقی | علی بیرنگ |
تدوین |
سروش محمدزاده اسماعیل ترکزاد |
طراح گریم | ایمان امیدواری |
سال تولید | 1394 |
مدت فیلم | 87 دقیقه |
خلاصهی فیلم:
روز چهارشنبه قرار است قاتلی قصاص شود.خانوادهی مقتول ناگهان بر سر دوراهی قرار میگیرند:بخشش یا قصاص.همین موضوع باعث اختلاف میان آنها میشود.
امتیاز در سینما مان شان(از پنج امتیاز):۴
داستان فیلم:
درست در روز جشن ازدواج زوجی جوان،قتلی رخ میدهد و یکی از اقوام داماد باعث مرگ پدر عروس میشود.چهار فرزند مقتول پس از دو سال دوندگی قضایی و پافشاری سرانجام موفق میشوند حکم قصاص قاتل را بگیرند و این حکم قرار است روز چهارشنبه اجرا شود.
صبح روز یکشنبه ناگهان سه فرزند تصمیم میگیرند رضایت داده و فقط دیه را دریافت کنند.طاهر که برادر کوچکتر است،از این تغییر موضع خانواده متعجب و خشمگین است و حاضر نیست از خون پدرش بگذرد.
طاهر پی میبرد که برای انجام قصاص باید بخشی از دیه را به بقیهی اولیای دم یعنی برادر و خواهرانش بپردازد.او تلاش میکند از هر طریق ممکن این پول را فراهم کند تا بتواند قاتل را اعدام کند.برادر بزرگتر هم متقابلا تلاش میکند راههای او را سد کند زیرا اصرار دارد خواهرشان (کسی که جشن ازدواجش به هم خورده) با پول دیهای که خواهد گرفت و با رضایتی که خواهد داد،زودتر راهی خانوادهی شوهر خواهد بشود.
در طی سه روز باقی مانده تا روز اعدام،طاهر مدام با بقیهی خانواده درگیر میشود و هرچه آنها تلاش میکنند او را راضی به بخشش کنند،طاهر مصممتر میشود که قاتل را قصاص کند اما حقیقت این است که رازی در خانواده اتفاق افتاده و با افشاشدن آن،طاهر متوجه اصرارهای بقیه برای بخشش میشود ولی باز هم حاضر نیست از حق خود بگذرد.
دربارهی فیلم:
«چهارشنبه» فیلمی است که در یکشنبه شروع میشود و در سهشنبه به پایان میرسد در واقع هرگز به روز چهارشنبه که قرار است روز مهمی باشد،نمیرسد.در همین مدت کوتاه،چهار عضو خانواده که میدانیم دو سال برای رسیدن به هدفی واحد که قصاص قاتل پدرشان است تلاش کردهاند،حالا در دو قدمی مقصد،دچار تزلزل و تفرقه میشوند آن هم فقط بهخاطر غفلت و اشتباه یکی از میان خودشان.
بیشک برادر و خواهر بزرگتر هم همچنان خواهان قصاص کسی هستند که کل زندگیشان را در لحظهای به نابودی کشانده ولی حفظ آبروی خواهر کوچک از خواستهی خودشان هم مهمتر است.بنابراین بخشش سلیم فداکاری مسلم است؛فداکاری که طاهر نه درکش میکند و نه قادر به انجامش است.
نکتهی مثبت فیلم شخصیتپردازی خوب و سنجیدهی آن است بهطوریکه هر پرسوناژ فیلم به خوبی و با رفتار خودش به بیننده معرفی میشود.خواهرانی که به سبک زنان جامعهندیده و وابسته که هنوز به بلوغ فکری نرسیدهاند،پردهای از مظلومنمایی و معصومیت و ضعف به دور خود کشیدهاند ولی در اصل و از روی سادگی و حماقت خودخواهانه و به تصور استقلال فکر،مرتکب اشتباهات جبرانناپذیر پشتسرهم میشوند و چشم امید به آقای خانه (شوهر،برادر،پدر و...) دارند تا همهی مشکلات را حل کنند.اکرم با خاطری آسوده اشتباه میکند و تنها کاری که برای جبران آن از دستش برمیآید،کنج دیوار بغضکردن و گاهی به برادر کوچکتر فحشدادن است.طیبه نیز گرچه تلاش میکند ظاهری عاقلانه و بزرگترانه بگیرد،ولی خود بانی مشکل است و هنوز هم با دفاع از اکرم و پنهانکاریهایش،موضوع را آگاهانه بغرنجتر میکند.میماند سلیم که به عنوان برادر بزرگتر چارهای ندارد جز آنکه خرابکاری خواهرانش را جمعوجور کند.اما طاهر هم حق دارد.چرا او باید تاوان کاری را بدهد که خواهرانش کردهاند؟چرا او باید از آرمانش بگذرد تا خودخواهی دیگری برملا نشود؟
تلاش فیلم این بوده که کسی را مظلوم یا دیگری را ظالم معرفی نکند.طاهر همانقدر حق دارد به خواستهاش برسد که اکرم حق ندارد کمک بطلبد.
اما مشکل فیلم عدم یکدستی بازیهاست.هرچه بازی سلیم و طاهر و طیبه باورپذیر و دلچسب است،نقش اکرم و مجید در پشت بازیهای تصنعی بازیگرانشان کمرنگ شده.
مشکل دیگر فیلم تکرار صحنهپردازی در سکانسهای مختلف است.به عنوان مثال نمای بازشدن در حیاط و وارد شدن یکی از شخصیتها و گفتگو با اهالی خانه و خروج از همان در،بارها و بارها تکرار میشود.اگر بخواهم دقیقتر بگویم دوازده بار در فیلم شاهد چنین سکانسی هستیم دقیقا با میزانسن و فرمی مشابه که فقط اشخاص تغییر کردهاند و جملاتی که گفته میشود عوض شده.به عنوان مثال هشت مورد (از همان دوازده مورد!) شامل صحنهایست که در کوبیده شده و طیبه چادرش را بر سرش انداخته یا به دست میگیرد و در را میگشاید و کسی (حال طاهر یا سلیم یا مجید) وارد شده؛حرفی زده؛میرود و طیبه در را میبندد و به فکر فرو میرود!در واقع کارگردان نتوانسته برای بیان دیالوگها که پایهی فیلمش بوده،صحنهای دیگر را تجسم کند یا حداقل از قسمت باز و بستهکردن در چشم بپوشد.
استفاده از برخی جزئیات شعاری نیز مشکل دیگر فیلم است به عنوان مثال اینکه طاهر به سراغ صندوق قرضالحسنه میرود تا پول فراهم کند ولی وقتی مردی (برحسب اتفاق از همان صندوق) برای جمعآوری اعانه و کمک به او مراجعه میکند،با برخوردی خشن و بیادب روبهرو میشود.
اما رویهمرفته چهارشنبه برای یک فیلمساز تازهکار فیلمی بسیار آبرومند و امیدوارکننده است و میتوان منتظر آثار بعدی این کارگردان ماند.چهارشنبه فیلمی است که حتی ارزش بیش از یک بار دیدن را دارد.
موضوع فیلم: سینما مان (ج چ ح خ) ، فیلم های درام
نامهای شناخته شده: شهاب حسینی , نسیم ادبی , آرمان درویش