سینما مان شان

دوران عاشقی

خلاصه‌ی فیلم:

بیتا متوجه می‌شود که همسرش با زنی دیگر در ارتباط است.همین موضوع آرامش زندگی آنها را به هم می‌ریزد.

امتیاز در سایت IMdb (از ده امتیاز):۵.۵

امتیاز در سینما مان شان(از پنج امتیاز):۳

داستان فیلم:

بیتا وکیل دادگستری است و یکی از پرونده‌هایی که در دست دارد مربوط به زنی جوان به نام زهره است که صیغه‌ی مردی مالدار به نام زندی شده و حالا که باردار است،زندی حاضر نیست حق و حقوق بچه و مادرش را بپردازد.

موضوع اینجاست که حمید(همسر بیتا)در صرافی زندی مشغول به کار است.او در محل کار با میترا که خواهرزاده‌ی زندی است و به تازگی از خارج بازگشته،آشنا شده و روابط عاشقانه‌ای میان آنها شکل می‌گیرد.مدتی بعد میترا که باردار است از حمید می‌خواهد که فرزندش را بپذیرد ولی حمید مدعیست پیش از آشنایی با میترا، وازکتومی کرده و محال است پدر بچه باشد.

میترا مستاصل به دایی‌اش پناه می‌برد.زندی که هنوز به خاطر ماجرای زهره از بیتا (همسر حمید)کینه دارد،نشانی او را به عنوان وکیلی ماهر به میترا می‌دهد و او نیز بی‌خبر از همه‌جا پرونده‌اش را به بیتا می‌سپارد و فقط مصر است تا از حیثیت و آبروی خود دفاع کرده و ثابت کند حمید پدر فرزند اوست.بیتا با مطالعه‌ی مدارک متوجه می‌شود طرف دعوای میترا در واقع حمید(همسر خودش) است.او چاره‌ای ندارد جز اینکه برای ادامه‌ی زندگی‌اش تصمیم جدی بگیرد.

درباره‌ی فیلم:

بیتا به عنوان وکیلی معرفی می‌شود که فقط دفاع از زنان برایش مهم است و هرگز همسران دوم یا صیغه‌ای یا زنانی را که وارد زندگی مردان متاهل شده‌اند،قضاوت نمی‌کند و تلاش می‌کند برایشان حق و حقوقی را از حلقوم مردان خطاکار ظالم بیرون بکشد.اما ناگهان خود را در موقعیت زنانی می‌بیند که در طرف مقابل ایستاده‌اند.زنانی که زندگیشان از سوی همین زنان ضمیمه شده آسیب دیده و در معرض خطر قرار گرفته.این بار بیتا را می‌بینیم که هیچ تمایلی ندارد به زنی که برای کمک‌خواهی در این مورد به دفترش آمده،یاری برساند.

فیلم البته پر است از روابط خارج از عرف و ناسالم به طوریکه در اوایل فیلم تشخیص اینکه سرانجام چه کسی همسر چه کسی است و چه کسی با چه کسی رابطه دارد و چه کسی از چه کسی باردار است،کمی دشوار است و نیازمند طراحی جدول انتگرالیست!از این نظر فیلم کمی افراط کرده و نشان می‌دهد که فساد اخلاقی در هر طبقه‌ای(فرودست،متوسط و فرادست) بسیار رایج است.

نقطه ضعف دیگر فیلم پرحرفی و بررسی مسایل زوجین در کلام مراجعان به دفتر خانم وکیل است.بخش زیادی از زمان فیلم صرف گوش سپردن به صحبتهای مراجعان بیتا می شود که اصولا هیچ کاربردی هم در داستان اصلی نداشته و صرفا ذکر مصیبت جامعه محسوب می شوند!دختری که فقط از روی کنجکاوی ازدواج کرده و حالا یک سال بعد مصر است طلاق بگیرد؛مردی که قصد دارد تغییر جنسیت بدهد ولی می ترسد که از دیدن فرزندانش محروم بشود؛زن دومی که همسر و شغلش را با هم از دست داده و ... به راستی چه اثری در داستان اصلی فیلم دارند؟

مشکل دیگر فیلم شخصیت پردازی ناقص و متضاد است.به گونه ای که نمی توان هیچ یک از آنها را به درستی درک کرد و دلیل رفتارهایشان را حدس زد.رفتار و واکنش های آنان در تضادی آشکار با موقعیتشان است.بیتا حتی قبل از کشف حقیقت (البته طبق فرمول بازی همیشگی لیلا حاتمی) زنی مستاصل،کم حرف،در خود فرو رفته و سردرگم است که در آشپزخانه دور خود می چرخد و به جایی هم نمی رسد.پس آشفتگی و به هم ریختگی ذهنی او قبل و بعد از خبردار شدنش هیچ تفاوتی با هم ندارند.

میترا به عنوان دختری که از خارج آمده و خانواده ای مدرن دارد،به راحتی با مرد جوانی وارد رابطه شده و باردار هم می شود و با آسودگی خاطر و بی هیچ واهمه و هراسی هم موضوع را به اطلاع مادر و دایی اش می رساند و تنها دغدغه اش،مردیست که حاضر نیست بپذیرد پدر طفل است.میترا ساده و آسوده اعلام می کند که تنها هدفش از طرح شکایت،اثبات پدر بودن مرد است و هیچ خواسته ی دیگری ندارد! از آنجا که در سینمای ما طرح موضوع رابطه ی جنسی بدون عقد شرعی میان زن و مرد هنوز هم خط قرمز محسوب می شود،معمولا موضوع را با پادرمیانی عبارت «عقد موقت» جمع می کنند.اما سوال اینجاست که هر رابطه ی پنهان و غیرقانونی و خیانتکارانه ای با «عقد موقت» صورت می گیرد یا با دوستی و ارتباط آزاد؟ آیا باورپذیر است که دختری مثل میترا با تربیت به شدت غربی و خانواده ی آزاد،برای رابطه با حمید، معتقد به عقد موقت باشد؟و آیا اصولا می توانسته به قضیه ی شرعی ماجرا نگاه کند؟اصولا «عقد موقت» با لفظ نادرست و عامیانه «صیغه» که متاسفانه وکیل فیلم هم همین واژه را استفاده می کند،مورد استفاده ی کسانیست که تلاش دارند روابط خود را شرعی پیش ببرند.

یا نقش مادر میترا دقیقا چیست؟گذشته او چه بوده؟میترا دقیقا چگونه و از چه پدری متولد شده؟آیا او حاصل ازدواج است یا روابطی خارج از ازدواج؟انتخاب دشوار مادر چه بوده که مدام از آن دم می زند ؟اصلا چه نیازی به حضور مادر میترا هست که رفتارهای عجیب و غریب و طلبکارانه او را ببینیم بدون آنکه بفهمیم چرا؟مادر میترا و پدر بیتا دقیقا به سیاق سایر آثار رئیسیان،نقش بزرگتر اندرزگو را بر عهده گرفته اند که چند جمله حکمت آموز و نغز را تحویل جوانان فیلم و در واقع بیننده می دهند.

اما اگر به درامهای خانوادگی ایرانی با زمینه ی خیانت زناشویی مخصوصا از نوعی که زن خیانت دیده به گریه و اشک و آه و نفرین متوسل نمی شود علاقه مندید،این فیلم می تواند یکی از گزینه های شما برای تماشا باشد.البته حضور دو بازیگر مطرح در نقش زوج گرفتار داستان هم می تواند در انتخابتان تاثیرگذار باشد.