سینما مان شان

تراژدی

مردی تصمیم می‌گیرد از شدت تهیدستی خودش را زیر اتومبیل بیندازد تا خانواده‌اش بتوانند از پول دیه،زندگی کنند.اما با زنده‌ماندنش اوضاع زندگی بسیار بدتر از گذشته می‌شود.

(لطفا پرونده‌ی کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.)

چهارراه استانبول

دست تقدیر عده‌ای را که در تلاش برای فراهم‌کردن پول هستند،به ساختمان پلاسکو می‌کشاند.

(لطفا پرونده‌ی کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.)

عصر یخبندان

مردی متوجه تغییرات همسرش که به مواد مخدر و شیشه اعتیاد دارد ،شده  و پیگیری‌های او برای نجات همسرش باعث می‌شود درگیر ماجراهای سخت‌تر و خطرناک‌تری بشود.

(لطفا پرونده‌ی کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.)

پل چوبی

شیرین با اصرار همسرش امیر عازم دبی می‌شود تا مقدمات مهاجرت هر دویشان را فراهم کند.در غیاب او،امیر دچار این تردید می‌شود که همسرش در آنجا با مردی که سابقا عاشقش بوده،روابطی داشته باشد.از سوی دیگر خود امیر هم به‌طور اتفاقی با دختری ملاقات می‌کند که عشق اولش بوده و پی‌می‌برد که هنوز هم خاطرات آن عشق قدیمی در وجودش زنده است.عشقی که حالا خودش هم عشقی دیگر دارد.

(لطفا پرونده‌ی کامل را در ادامه‌ی مطلب بخوانید.)

       آدمکش

مازیار در بخش روانپزشکی سازمان پزشکی قانونی کار می کند.روزی با دوست قدیمی اش رو به رو می شود که از او برای نجات نامزدش کمک می خواهد.نامزد او به نام رویا مدعیست برادر شوهرش را به قتل رسانده و اکنون منتظر حکم قصاص است .مازیار در تحقیقاتش متوجه می شود که مشکلی در اعترافات رویا و حادثه ی قتل وجود دارد.

(لطفا متن کامل را در ادامه ی مطلب بخوانید.)